کهن الگوی هادس

کهن الگوی هادس

مکان شما: خانه / کهن الگوی هادس

هادس (پلوتو)

نماد: دنیای زیرین

ویژگیهای شخصیتی:

  • هادس نماد دنیای زیرینه که نمادی از ناخودآگاه درون آدمیه.
  • بارزترین توصیف در مورد هادس عمق و سردی شخصیت اونه.
  • بیشتر فلاسفه و عرفا هادس بالایی دارن.
  • نماد هادس غم، غصه، سوگ و تنهاییه. او انزوا طلب و گاهی از دنیا بریده است.
  • فضای هادس بسیار سنگین و پایینه. فضا، تاریک و تیره و خشک و مشخصاً سیاهه.
  • این افراد بسیار درونگرا و تودارند، درک خیلی بالایی دارند، همیشه در سکوتند.
  • مردان هادسی تنهایی را ترجیح می دند، زیرا برای اونها ارتباط معنایی نداره.
  • بعضاً در صورت حضور در جمعی و یا حتی برای پیگیری امور روزمره زندگی در اماکن و معابر عمومی، دیده نمی شند و به چشم نمیاند و حتی دیگران از اونها دوری می کنند و راه خود را از اطرافشون دور می کنند.

 

اسطوره هادس

هادس، نام فرمانروای دنیای زیرین و همچنین نام خود دنیای زیرینه. به همین دلیل دو کهن الگو به نام های هادس وجود داره، یکی کهن الگوی شخصیتی به نام هادس و دیگری کهن الگوی قلمروی به این نام. او در جهان زیرین، در قلمرو مرگ حکومت می کرد. رومیان او را با نام پلوتو می شناسند .

در افسانه های یونانی، هادس دومین فرزند کرونوس و رئا و برادر بزرگتر زئوس و پوزیدون، پس از تولد توسط پدرش کرونوس بلعیده شد، زیرا کرونوس می ترسید پسرش او را از اریکه قدرت پایین بیندازه. بعدها توسط زئوس نجات پیدا میکنه.

 

کهن الگوی هادس

انسانی که به دور از اجتماع زندگی می کنه و نمی دونه چه اتفاقاتی داره میوفته و برایش آنچه رخ می ده اهمیت نداره، زندگی ای مثل هادس در پیش گرفته. او ممکنه آنچه براش در این دنیا ارزش و معنا داشته را از دست داده باشه. به همین دلیل دیگر علاقه ای به دنیا نداره و شاید دچار افسردگی هم باشه. اگر مرد هادسی از ثروت کافی برخوردار نباشه و خانواده ای نداشته باشه، در دوردستها و به دور از بقیه اجتماع زندگی می کنه و می خواد نامرئی بمونه. ولی اگر او نیازهای اولیه زندگیش را به سادگی تامین کنه، از زندگی راضیه. او دوست داره تنها باشه و کسی با او کاری نداشته باشه.

 

والدین

پسران هادسی به هیچ وجه در قالبی که پدر و مادر انتظار دارند، جای نمی گیرند. شخصیت هادس به نوعی دچار توهم های اوتیسمی (نوعی بیماری در خود فرو رفتگی و گریز از اجتماع) می شه. او از تنها بودن لذت می بره یا دوستی خیالی برای خود پیدا می کنه. هنگامی که پدر و مادر این پسرها به فردیت و تنهایی اونها احترام میذارند، عملکرد خوب و قابل قبولی دارند. با حمایت محبت آمیز، چنین کودکی می تونه احساس امنیت کنه، اما در صورتی که مورد تمسخر قرار بگیره، هرگز این احساس امنیت در او ایجاد نمی شه.

 

دوران کودکی

کودک درون گرای هادسی خیلی روی دیگران تاثیر نمیذاره. نامرئی بودن او از همان دوران کودکی مشهوده. او خیلی علاقه نداره که مثل برادرانش به قله های پیشرفت صعود کنه. معمولا او را با رفتارهای عجیب و غریبی که داره، می شناسند. در هر حال ترجیح می ده در دنیای درون خود باقی بماند تا این که با این فرد تازه آشنا بشه. در کودکی به نظر خجالتی میاد و هنگامی که بزرگ می شه افرادی جدی و ساکتند. این کودکان معمولا اعتماد به نفس کافی ندارند و نسبت به خودشون احساس منفی دارند.

 

دوران بلوغ

بلوغ برای پسر هادسی دورانی سخت و پر تنشیه، چرا که در این دوره باید خود را کاملا با دنیای اطراف هماهنگ کنه. به هیچ وجه با مد روز و لباس پوشیدن مطابق آن سازگاری نداره. در این سن و سال او ممکنه یک یا دو دوست داشته باشه که همان تعداد براش کافیه.

در دوران بلوغ و نوجوانی عمیقاً به سمت چرایی زندگی کشیده می شند و بسیار فلسفیند. زندگی روزمره را به دلیل توجه به بعد چرایی زندگی، بدین گونه معمول و مرسوم در جامعه که گم شده و غرق شده در روزمرگی و یکنواختی و اسارت عادتهاست قبول نمی کنند.

 

شغل و حرفه

ارتباط با دیگران برای فرد هادسی سخته. او ممکنه وارد شغلی بشه که موفقیت آمیزه، اما همواره این خطر وجود داره که این شغل و این نوع زندگی معنای خود را برای او از دست بده.  اگر مرد هادسی کهن الگوی هرمس را در وجود خود بیدار کرده باشه، می تونه از عمق دنیای درونی به دنیای بیرون سفر کنه. پرورش این کهن الگوها در مشاغلی مانند فیلم سازی، روانشناسی، ادبیات و الهیات به او کمک می کنه. در این نوع کارها فرد هادسی احساس می کنه شغلش را دوست داره.

  • مشاوری خوب
  • توانایی هیچ کاری نکردن
  • فرار از رقابت
  • جدیت در کار
  • توانایی انجام کارهای تکراری
  • دارای شغل‌های بی دردسر

 

رابطه با مردان:

مرد هادسی نمی دونه که چگونه از همراهی با دوستان مرد لذت ببره. او به تنهایی زندگی می کنه و در این دنیا کسی را نداره. چیزی در او وجود داره که باعث می شه مردان دیگر به او نزدیک نشند و او را در جمعشون راه ندند. بنابراین او را به همین شکل رها می کنند. البته در درون او چیزهایی وجود داره که به او اقتدار می ده. او با دیگران متفاوته، با این حال هرگز قربانی نمی شه. دوستان کمی که در زندگی داره ممکنه به قلمروش وارد بشند و با او درباره نوع درکی که داره بحث کنند.

 

رابطه با زنان:

مردان هادسی اگر زنی را پیدا کنند که با دنیای درون آشنا باشه، می تونند رابطه ای عمیق با او داشته باشند. ارتباط با جنس مخالف، براشون مفهوم خاصی نداره، زیرا از نظر ایشان حضور فیزیکی در کنار فردی از جنس مخالف لزومی نداره. مرد هادسی همانه که سالها در تعقیب یک دختره ولی جرات ابراز احساسات را نداره. آخر سر هم یا با شنیدن خبر ازدواج آن دختر بر غم و اندوهش اضافه می شه. کمتر دیده می شه اینگونه آدمها با دوستی، زندگی مشترکشون را شروع کنند.

 

ازدواج:

اگر هادس زنی را پیدا کنه که دوستش داشته باشه و آن زن نیز او را دوست داشته باشه، حتما ازدواج می کنه. همانند زئوس و پوزیدون، هادسی ها هم دوست دارند تشکیل خانواده بدند و نظم و ثبات را در زندگی خانوادگی برقرار کنند. ازدواج جزئی مهم در زندگی اونهاست. بدون ازدواج، هادسی ها کاملا تنها و بی کس باقی می مونند. مردان هادس می تونند عمیقاً عاشق زنان بشند، متعهد باشند و روابط صادقانه و وفادارانه ای داشته باشند.

 

فرزندان:

او پدری غمگین خواهد بود که ویژگیهای پدرسالارانه داره و به نظم و ترتیب اهمیت زیادی می ده، احساسات خود را بروز نمی ده و نمی تونه فرزندانش را طوری تربیت کنه که در این دنیا موفق باشند. او ممکنه بتونه غنای زندگی را با فرزندانش تقسیم کنه و به اون‌ها برای پیشرفت در دنیای تجسم و تخیل کمک کنه. فرزندان برون گرا معمولا نمی تونند رابطه ی خوبی با پدر هادسی داشته باشند.

 

میانسالی:

میانسالی مردان هادسی می تونه با هم متفاوت باشه. زندگی او بیش از سایر کهن الگوها وابسته به محیط اطرافش و رشد سایر کهن الگوها در اونه. مرد هادسی خالص در تنهایی زندگی خواهد کرد و توانایی ارتباط برقرار کردن با دنیای اطراف را نداره. مردانی که کهن الگوی هادس در اونها فعال نیست، هرگز با دنیای درونی خود آشنایی ندارند.

 

کهنسالی:

الگوی هادس در صورتی که تا میانسالی ادامه داشته باشه، تا پایان عمر همراه اونها خواهد بود. آشنایی با دنیای درون، دنیای رویاها و ارتباط با ناخودآگاه جمعی معمولا باعث می شه این افراد از مرگ هراس نداشته باشند. هنگامی که انسان مرگی تدریجی داره، در دوره تدریجی مرگ، ارتباطش را آرام آرام با دنیای اطراف از دست می ده. هادس ها آهسته آهسته روابط خود را با مردم، اشیاء و آنچه مورد علاقه آنهاست کمرنگ می کنند و به دنیای درون سفر می کنند.